این کنجکاوی برای چیزی که همهی مغزم میداند، مشوق یک بیقراریِ قرص شده بر زبانِ ورم کرده از حرفهاست؛ مثل کنجکاوی برای اوضاع و احوال شخصیت کتابی که در آخر داستان، با تمام وجود پاهای خود را به کار گرفته و سرش را بدون دخالت دست، به سمت دیوارِ دور مقابل خود حواله میکند. چه میشود؟ داستان قبل از خرد شدن سر او بر روی دلِ سنگ دیوار لای مشتی خون و مو تمام میشود، ولی در آخر داستان او چه میشود؟ Essence ۱۴۰۱/۰۹/۱۳ - 0:0 بلاگمنحوس | 𝔗𝔥𝔢𝔇𝔦𝔰𝔞𝔰𝔱𝔯𝔬𝔲𝔰...
ادامه مطلبما را در سایت بلاگمنحوس | 𝔗𝔥𝔢𝔇𝔦𝔰𝔞𝔰𝔱𝔯𝔬𝔲𝔰 دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : disastrous بازدید : 81 تاريخ : يکشنبه 4 دی 1401 ساعت: 21:17